یک تشکر...

   * من نخواهم بود اگر در درون من دانه از جوانه زدن باز ایستد*
قبل از اینکه بخوام شروع کنم دوست دارم برای اولین کلام از یه دوست تشکر کنم..همون که
باعث شدتامنم یه سرزمین براخودم داشته باشم..واسه خوده خودم(البته همه اونایی که پا میزارن به وادی من باهام یه جورایی شریکن)درهرحال داشتم میگفتم می خوام از یه دوست
تشکر کنم...از یه دوست خوبه خوب!
ازت مچکرم افتاب..واقعا ممنونم..تشکرات صمیمانه یاس تقدیم تو باد.
این یاس سفید چیز زیادی نداره بهت بده جز یه شاخه کوچیک یاس و یادی در صفحه اول وبلاگم.
ازت ممنونم دوست من...افتاب.
تابنده باشی تا ابد.

سلام...

سلامی به همراه بوی یاس.
س....ل....ا....م....
به تمامی شما سلام میکنم.نمی خواید جوابم رو بدید؟پس اینبار فریادمی زنم ودوباره همون
چهارحرف اشنا....سلام.به سرزمین یاس سفیدخوش اومدید.اینجایه جای سپیده سفیده!امانه
اونقدرسفیدکه مجبور بشی چشمات رو ببندی.تازه تمام طیفای رنگین کمون رو میتونی توش
می تونی توش پیداکنی...فقط بایدیکم اینجادنبالش بگردی...مطمعن باش که پیداش می کنی..
یک شاخه یاس تقدیم تو باد...و حال اشناتراز قبل...
سلام................؟سلااااااااااااام.......وسلام...
خوش اومدید(بازم از این کارابکنید..خوشحال میشم)

سلام پرستوی آزاد