یک تشکر...

   * من نخواهم بود اگر در درون من دانه از جوانه زدن باز ایستد*
قبل از اینکه بخوام شروع کنم دوست دارم برای اولین کلام از یه دوست تشکر کنم..همون که
باعث شدتامنم یه سرزمین براخودم داشته باشم..واسه خوده خودم(البته همه اونایی که پا میزارن به وادی من باهام یه جورایی شریکن)درهرحال داشتم میگفتم می خوام از یه دوست
تشکر کنم...از یه دوست خوبه خوب!
ازت مچکرم افتاب..واقعا ممنونم..تشکرات صمیمانه یاس تقدیم تو باد.
این یاس سفید چیز زیادی نداره بهت بده جز یه شاخه کوچیک یاس و یادی در صفحه اول وبلاگم.
ازت ممنونم دوست من...افتاب.
تابنده باشی تا ابد.
نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:11 ب.ظ http://www.negareshoina.blogsky.com

به سلامتی ؛)

امیر جون سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:54 ب.ظ

سلام
امید وارم حالت خوب باشه خیلی خوشحال شدم وقتی این رو دیدم. همیشه همه کارات موفق باشی.
امیر تک و تنها
همیشه مخلص همه بچه های ایرونی

mehman nakhandeh سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:46 ب.ظ http://kiam-man.blogsky.com

:)

آواره پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:13 ب.ظ

منهم یه تشکر بدهکارم بابت روزهتی گذشته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد