حقیقت ...

* گاه آنکه مارا به حقیقت میرساند خود ازان عاریست
زیرا که تنها حقیقت است که رهایی میبخشد  *

دلتنگیهای آدمی را باد ترانه ای میخواند
رویاهایش را آسمان پرستاره نادیده میگیرد
و هردانه برفی به اشکی نریخته میماند
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است ... از حرکات نکرده
اعتراف به عشقهای نهان ... و شگفتیهای برزبان نیامده
در این سکوت حقیقت ما نهفته است حقیقت تو و من.
برای تو و خویش چشمانی آرزو میکنم که
چراغها و نشانه ها را در ظلمتمان ببیند
گوشی که صداها و شناسه هارا در بیهوشیمان بشنود
برای تو و خویش روحی که این همه را درخود گیرد و بپذیرد
و زبانی که در صداقت خود ... مارا  از خاموشی بیرون کشد
و بگذارد از آن چیزها که در بندمان کشیده است سخن بگوییم.

دعوتنامه :
به سفارش و درخواست بسیاری از دوستان عزیز.
فکر میکنم باید تا آخرش رو بخونید تا اون چیزی که باید از وجود
داستان بگیرید بگیرید :داستان * باغبون و شازده خانمش *

                          
نظرات 45 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:11 ب.ظ

سلام دوست قدیمی میدونی چند وقته اینجا نیمده بودم.
خوشحالم که حالا که اومدم از شانس خوب من یا بد من! اولین
نظر رو برت میدم.آهنگ قشنگی گذاشتی رو اینجا.
آهای خوشگل عاشق.مثل خودت میمونه.نمیدونم چه کارکردم
که باید تقاص بی تو بودن رو پس بدم.شاید اونی که انتخابش کردی خیلی چیزا داشته باشه که من ندارم.شاید به قول خودت هیچی هم نداشته باشه مهم نیست فقط انسان باشه و درست فکر کنه.حتما پیداش کردی چون اینجا بوی دلبستگی میده.خوش به حالش.چشم دنبال دلبرش زیاده.این افتخار بزرگیه برای یک مرد.میدونم که مرده وگرنه...برات آرزوی خوبی
وخوشبختی میکنم چون میدونم لیاقتش رو داری.اما نمیدونم اون لیاقت تورو داره یا نه.حتما داره که داره مردت میشه.شکر.
میدونم با تو خوشبخت میشه دختره لجباز دوستداشتنی.
راستی شنیدم دوباره دفنوازیت رو شروع کردی.مبارکه خانم.
دیگه زیاد نمینویسم.موفق باشید و درکنار هم.بازم بتونم میام
اینجا سر میزنم دیگه آدرسش رو دارم.گود در تایم.
امضا ¤ ایکس بهتره.یعنی یه دوست ناشناس. (¤)در پناه حق.

فرمانروای سرزمین خورشید یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:14 ب.ظ http://landofsun.blogsky.com

سلام بانوی همیشه من.
خوبی یاس خانمم؟
دیگه زبونم بند امد.
چی میتونم بگم؟تو بگو.
اینقدر پاک و زلالی که بعضی وقتها کلی حرف تو گلوت خشک میشه چون در برابر تو هیچ میشه.
خدایا تا دنیا دنیاست از تو سپاسگذارم

امین یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:32 ب.ظ http://avazdarbaran.blogsky.com

سلام دوست خوبم ... متن شما رو که خوندم یاد یه جمله افتادم که : دین پنجره ای است که حقیقت را از خلال آن پنجره می بینید اما آن ما را از حقیقت دور می کند... به هر صورت خوشحالم که اومدم اینجا...بازم میام ..

[ بدون نام ] یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:49 ب.ظ

عالی بود خانم یاس
امیر

من خودم و مسعود یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:58 ب.ظ

مثل همیشه زیبا و دلنشین بود (:

نخل تنهای جنوب یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:23 ب.ظ http://neihamboon.blogsky.com

پرستو جان سلام
مثل خودت قشنگ بود آخر هفته خوبی داشته باشی

ها ها ها ها

یوکابد یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:28 ب.ظ http://www.youkabed.blogsky.com

سلام پرستو
بدوبدو مبارک بادا ایشالا مبارک بادا پرستو ای ناقلا چه حسی داری الان یالا بگو میدونم الان احساست قابل وصف نیست
برات آرزوی خوشبختی میکنم باور کن فرمانروا حرف نداره یه پسر مهربون خوشگل خوش برخورد وقد بلند البته دو تا عیب هو داره که خودت میدونی منظورم همون کلاغ سفید و چاق وکچله ............... شوخی میکنم ها به دل نگیری واقعاْ خوشبختی به خاطر این انتخابت میبوسمت ومیخوام اولین نفری باشم که تبریک میگم .
بای تا بزودی

نفیسه یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:37 ب.ظ http://negaar.blogsky.com

سلام عزیزم.مثل همیشه قشنگ.

[ بدون نام ] یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:56 ب.ظ

تبریک.به خاطر هر دو موضوع.هم نوشته و هم اون یکی.
امیدوارم بهتون خوش بگذره.

هیچکس یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:15 ب.ظ http://www.hichkas-ptl.blogsky.com

سلام
خوبی بانوی یاسها؟ مطلب گویاست. چیزی برای گفتن ندارم پس می‌رم که داستان باغبون و ... بخونم.
پیروز باشی.

[ بدون نام ] یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:32 ب.ظ

عکست محشره دختر
نوشتتم حرف نداره
سحر.بازم میام

چشم تو چشم یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:33 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

من یه آرزو بکنم ؟
الهی خدا یدونه قلب بده به جفتتون ... که تو سینه ی جفتتون تژش داشته باشه

سولماز یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:34 ب.ظ http://www.antianjoman.blogsky.com

سلا م
یاس خوبم
منم بهت تبریک می گم امیدوارم که خوشبخت بشی

ستاره دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:10 ق.ظ http://www.hamnafas.blogsky.com

سلام گل خوشبو!
کاش به همون دهم شدن قانع میشدم.
متنت فوق العاده بود. منو یاد یه جمله معروف انداخت که حقیقت همان است که تو به آن معتقدی
برات آرزوی سر بلندی دارم
در ضمن ممنونم از اینکه به من سر زدید.

قاصدک دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:47 ق.ظ http://636.blogsky.com

سلام
خوبی پرستو جان
آخ جون چقدر دوست داشتم داستانت رو بخوم ........
***
نمی دانم از چه بنویسم ، از مهربانی هایت یا از دنیای ساده ی نگاهت . نمی دانم با تو تا شکفتن همه ی گلهای عالم چند قدم راه است . اما می دانم آنقدر خوبی که واژه ها از شرح مهربانیت باز می مانند . مدتی که در کنارم نبودی ، لحظه لحظه ی زندگی ام را کلمات ساده و پاک تو معنا می کرد . حس تلخ نبودنت گل های یاس باغچه ی دلم را پژمرده کرد و پروانه ی دلم را که هر روز به شوق دیدن روی ماه تو به پرواز در می آمد ، اسیر سینه ی پر درد و غم نمود ! من تنهایی ام را که تبدیل به بغض شده و راه گلویم را گرفته بود با هق هق گریه بیرون می ریختم اما نمی دانستم پروانه ی دلم را به کدامین سو به پرواز در آورم .
سرانجام آمدی و من هم با آمدنت فهمیدم امید هنوز زنده است و تو چه زیبا امیدوارم کردی در فصلی که دلم به اندازه ی همه ی فصل های زمستان گرفته بود . کاش تا پایان عشق با من بمانی...
***
ممنون از محبتت...
روزهای خوبی داشته باشی عزیزم...
فدای تو

هیچکس دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:46 ق.ظ http://www.hichkas-ptl.blogsky.com

دوباره سلام
داستان باغبون و .... رو خوندم. زیبا بود.
«بلند شد و به سمت باغبون گام برداشت..تو چشماش نگاه کرد..گلدونش از دستش رها شد..صدای شکسته شدنش رو فقط باغبون شنید و خودش. سرش رو کمی کج کرد و گفت:
ـــ میتونم گل دیگه ای داشته باشم؟ میتونم گل دیگه ای رو دوست داشته باشم؟ میتونم ؟» . بعد از اون همه گریه و زاری اونوقت یه گل دیگه؟!
عجب...
پیروز باشی.

[ بدون نام ] دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:47 ق.ظ

سام علیکم نوسنده ی یاسها
ایندفعه هم خوشگل بود
جمله اولت که حرف نداش
موفق باشی

محمدعلی دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:38 ق.ظ http://nikooblogsky.com

اقا سلامن اولش گفتم این کیه نظر داده حتما میخواد هیتش بره بالا ....خلاصه بیخیال شدم اما یکی گفت برو به بین وبلاگش چطوریه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اقا ای ولا ... روم سیاه واقعا که اشتباه میکردم مارو ببخش به ما حال دادی نظر دادی ممنونم
محمد علی

[ بدون نام ] دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 03:10 ق.ظ

که این سو و ان سو
عالی بود
یاشار

ممدم ممد اهوازی دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:00 ق.ظ http://mamadahvazi1.persianblog.com

سام علیک ولا من قشنگی ندیدم بدک نبود...

من دروغ نمی تونم بگم...

رضا دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:57 ب.ظ http://marmolak7.persianblog.com

سلام /ارآشنائی باشماخوشحالم /وبلاگ قشنگی دارین /موفق باشید

نفیسه دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:21 ب.ظ http://negaar.blogsky.com

خوندمش:((خیلی قشنگ بود.:((

میلاد دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:10 ب.ظ http://milad68.blogsky.com

مرسی که به من سر زدی.
موفق باشی.

مهدی دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:16 ب.ظ http://bun-bast.blogsky.com

سلام.
شاید نشه ربط زیادی بینش پیدا کرد ولی...
دلم تنگ است میدانی چه بد دریست دلتنگی
نشستن زیر نور ماه کنار کلبه سنگی
(خودم)
داستان رو هم میخونم نظر میدم...اوکی
تا بعد...

نوشین دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:48 ب.ظ

بنام پروردگارم

درود دوست عزیزم.
پرسیدی کجایی؟و من همیشه هستم
صدایی که هرگز خاموش نخواهد شد.صدایم درون ان اتاقک کوچک داشت پرپر میزد من همین نبودم و نیستم .بهتر است که شعر شیپور باشد نه لالایی/
دوست عزیزم بانوی سرزمین یاس که ان را با عشق بنا ساختی خانه ات پر مهر و چراغش همواره فروزان باد

بدرود

بهداد سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:22 ق.ظ http://iranit.blogfa.com

سلام
امیدوارم خوب باشید
وبلاگ بسیار زیبای دارید
برای شما و وبلگتان آرزوی موفقیت میکنم
موفق و پیروز باشید

نخل تنهای جنوب سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:10 ق.ظ http://neihamboon.blogsky.com

بیا که با هم دنیایی بسازیم
عاشق بشیم و به عشقمون بنازیم

مجنون من باش لیلی تو باشم
بیا که ماشیم بیا تنها نباشیم (قابل توجه فرمانروا)

پرستو جان سلام امیدوارم خوب باشی

میگی آپدیت کن چشم امروز یا فردا حتمآ
منم می خوام بیام آخر هفته ولی هیچکی منو دوست نداره هیچکی شوخی کردم خوش باشید عزیزانم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:26 ب.ظ

مهربانان در یاد میمانند همینند تو دختر یاسها
روزبه هستم از وبلاگ تنها پسر شهر

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:32 ب.ظ

یاحق
گاه آنکه مارا به حقیقت میرساند خود ازان عاریست زیرا که تنها حقیقت است که رهایی میبخشد
خب بالاخره از یه جایی باید شروع کرد نمیشه دست رو دست گذاشت به نظرت لازمه که حقیقت رو بدنیم واقعیت رو که اکثرا میدونند حقیقت؟

تابئت سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:37 ب.ظ http://taboot.blogsky.com

زیبا بود خانم خوشگله
موفق باشی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:38 ب.ظ http://taboot.blogsky.com

بئی عشق میداد و اندیشه

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:39 ب.ظ

..............................................................................................................................................................................................................................................................................................................موفق باشی ناز خانم...................................................................................................................................................................................................بای.

جیسون چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:25 ق.ظ

بر تو سلام خوب نوشتید
میگم این عکسارو از کجا میارید

کنکور بهشت چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:39 ق.ظ http://www.yas62.persianblog.com

سلام :
میدونی وبلاگ خوبی داری ولی اسمش به قالبش نمی خوره ...لحظه ی آبی عشق...
هنوز گوشم از گفتگوی بی گریه مان گرم بود!...
از جایم بلند شدم،...
پنجره را باز کردم...
و دیدم زندگی هر از گاهی زیباست!...
شنیدم که کلاغ دیوار نشین حیاط...
چه صدای قشنگی دارد!...
فهمیدم که بیهوده به جنون مجنون می خندیدم!...
فهمیدم که عشق،...
آسمان روشنی دارد!...
رو به روی عکس سیاه سفید تو ایستادم،...
دستهایم را به وسعت «دوستت می دارم!» باز کردم،...
و جهان را در آغوش گرفتم!...

سیاورشن چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:45 ب.ظ http://blue-eye.blogsky.com

سلام.............زیبا بود..................به من سر نمی زنی؟

هادی چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 04:49 ب.ظ http://overlve.blogsky.com

برای آخرین بار بود که می دیدمش .....

خیلی ناراحت بودم. بغض کرده بود نمی تونست حرف بزنه فقط گفت متاسفم و اشک تو چشمامش نمایان شد. دست کردم تو جیبم یه سیگار گذاشتم رو لبم هنوز سیگارو روشن نکردم با گریه گفت هیچی نشده قولت رو فراموش کردی... منم سیگار رو پرت کردم . گفت باید برم و قبل از رفتن با مکث گفت دوستت دارم ... دیگه میشد اشک هاشو واضح دید.اینو گفت و رفت.

آره دیگه اونو نداشتم یاد جمله ای افتادم که پشت یه کامیون دیدم

((براستی که زیبا رویان وفا ندارند))

عالی موفق باش

سعید چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:37 ب.ظ http://nale.persianblog.com

سلام بر پرستوی مهربون !

و حقیقت مهر بشری از زبان نمونه های حقیقی ِ محبت ، که شمایید شنیده می شود و بر این باوریم که سکوتتان نیز سرشار از سخنانی مهربان است .

از حضور مهربونت ممنونم ، بابت تاج هم چشم.

در پناه خدا و ارادتمند

[ بدون نام ] چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:55 ب.ظ

.............

عسل شب بارونی پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 04:32 ق.ظ http://rainynight.blogsky.com

سلام خانومی
متنت مثل همیشه عالی بود
راستی انگار خبرایی ؟؟؟
مبارکه خوشبخت باشین در کنار هم.
موفق باشی.

بهزاد پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 02:18 ب.ظ http://hotlove.blogsky.com

سلام خوبین واقعا که به شما تبریک میگم وبلاگ خیلی رویای دارین از این هم که به وبلاگ من نظر دادین ممنون لطف فرمودین و منو شرمنده کردید
دوست شما بهزاد منطقی نیا

جوجول و کوالا پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 04:46 ب.ظ

salam
khobi shoma
aliye matlabeton
bemama sar bezanid khoshahl mishim
www.shivana.blogsky.com

نخل تنهای جنوب پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 06:59 ب.ظ http://neihamboon.blogsky.com

سلام خواهر عزیرم
آپدیت کردم گلم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:19 ب.ظ

...........................

پریدخت پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:29 ب.ظ http://pary.blogsky.com

سلام پرستو جونم

وایییییی دست فرمانروا درد نکنه که اینقدر هنرمنده . عجب سرزمینی شده این سرزمین یاس ها . ماشاالله .
چه انتخابای نابی ، دنیاااااااا فقط مارگوت بیکل .
دروازه های خانه را بسته بودم و
چفت در را
ای عزیز از کدامین در درآمده ای
تا به رویای من اندر شوی ؟
------------------------------------------------------------
متناسب با حال و احوالت :
در هوایت بی قرارم ، بی قرارم روز و شب
سـر ز کـویت بر ندارم ، بر ندارم روز و شب
زان شـبـی کـه وعـده دادی روز وصـل
روز و شب را می شمارم ، می شمارم روز و شب

شاد و پیروز باشی سپید بانو .

سروش سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:54 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد