پروردگارت را فراموش مکن...

*سفری به دنیای خاکیها...آمدن را باور کن..رفتن نیز در این دنیا معنی دارد*
«به مناسبت ماهی که در آن همه روبه مقصدی پاک و نورانی گام برمیداریم..رمضان»
 
صدای بالهایشان را که در کوچه و خیابانهای شهر برهم میزنند تنها برگهای زرد پاییز میشنوند. آهنگ نفسهایشان را که در کنارت زمزمه وار تکرار میشود تنها آن سفره مجلل افطار میشنود. عطر حریرهای افتاده بر اندام لطیفشان را تنها دستهای رو به آسمانت در وقت اذان حس می کنند.چشمانشان در زلالی چشمانت خیره میشود وقتی که روبه خدا در دل رازونیاز میکنی.
فرشتگان را میگویم*
در پاکترین لحظات زندگیت تنها شاهدان قلبت آنهایند و پروردگارشان.
همان پروردگاری که گاه و ناگاه اورا به نامش میخوانی..همانی که با عشقی خالصانه از او سخن می گویی .
 پروردگار من همان پروردگاریست که اشکهای مریم را با دستان خویش از صورتش زدود تا التیامی باشد بر تمامی دردهایش..همان که عیسی را در آغوش گرفت و بر دستانش بوسه زد..پروردگار من پروردگاری است که در آن شب مخوف و خالی از نور نفس پاکش را بر قلب موسی روانه ساخت تا صبری باشد بر تمامی ترسهایش..
پروردگار من همان خدایی است که با عشق بر صورت زهرایش بوسه زدو برایش از محبت سخن گفت در میان چهار چوب چوبی آن در ..همان خدایی که یوسف را به چشمان در انتظارش بازگرداند..همان که امنیت داد بر نوح و ساکنین کشتی اش..همانکه صبر بخشید بر یونس در بطن آن ماهی..همان که توکل داد بر ابراهیم..همان خدایی که عشق رابرسر نیزه دید و گریست..همانکه زینبش رادر خاک دید و قلبش تپید..پروردگارمن همان پروردگاری است که مردی علینام را تکیه گاه یتیمانش قرار داد تا ما شرم کنیم از این سفره های مجللمان..
همان خداییکه بر محمد ندا داد:بخوان به نام پروردگارت..بخوان.
 «حال مهمان همین خداییم..خدای خودمان..معبودمان..خالق و نیرودهنده تپشهای قلبمان..» همه سخن از این ماه میکنند و عظمتش...در این شکی نیست.
اما تو ای انسان به خداوندی خدا که در دگر ماهها هم میتوانی اینچنین باشی.پاک..صادق..معرفت پیشه.اما حال که فرصتی برما داده شده باید که با تمامی وجود از آن استقبال کنیم..شاید که دیگر وقتی نباشد.اما بدان نه این حس گرسنگی را خدا میخواهد و نه آن تشنگی را.تنها میخواهد باور کنی که :چه هستی؟ که هستی؟برای چه هستی؟برای که هستی؟ فراموش مکن آن چشمانی راکه در انتظارت صف کشیده اند..آن قلبهایی را که هنوز به امید دیدارت میتپند..آن دستهایی که شبها رو به آسمان بلند است تا کسی بیاید!پس چرا آن یک نفر خود تو نباشی؟آری خود خودت.
 آرزومند همیشه پاک ماندن تپشهای زندگیتانم..یاس سفید را در پای سفره هایتان فراموش مکنید.
«حال سرزمین یاس هم بوی تازه ای گرفت...خداوندا این رمضان را آخرین رمضان عمرمان قرار مده» 
                
نظرات 17 + ارسال نظر
پسر خوب پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:02 ب.ظ

همین الان افطار کردم
بابا مرسی قبول باشه چه خوب خدا رو توصیف کردی
التماس دعا

فرمانروای سرزمین خورشید پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:05 ب.ظ http://landofsun.blogsky.com

با خوندن مطلبت بر پهنه آسمان ها شناور شدم
یاس عزیز خدای بزرگ همیشه و همه جا پشت و پناهت.
ارادتمند همیشگی تو

پسر پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:16 ب.ظ http://www.sabokbalan.com


سلام
بازم می گم خسته نیاشی. این رو هم من میگم چون خانم فاطمه زهرا رو خیلی دوست دارم. خدای ما خدای هست که به علی صبر داد دوری فاطمه رو تحمل کنه.
حق نگهدارتون یاعلی

دانیال پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:10 ب.ظ http://57.blogsky.com

سلام
خوب این ماه هم حکایتی دارد شنیدنی
شاد باشید

پرستو پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:38 ب.ظ http://welwele.persianblog.com

سلام پرستو جان منم پرستو ام!
میشه یه خواهش بکنم!؟
اکانت من منو رجیستره بلاگ اسکای نمیکنه!
میشه تو ساخت وب بهم کمک کنی؟!
مرسی!

گل ممد پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:20 ب.ظ http://golmamamd.blogsky.com

قبول باشه راز و نیاز و نمازو روزتون .. نوشتتون هم قشنگ بود .. حالا که مهمان خدای محمدیم باید محمدی باشیم
موفق باشی

محمد جمعه 16 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:36 ق.ظ

afaren parasto jan keyle ghashnk va zeba neveshe manke bejaye 1bar 3bar matlabeto kondam va har bar beshtaraz bare ghabl lezat bordam afaren be in estedad afaren be in ghalam pak omedvaram ke be hagh agham molam ameral momenen ke hamesh movafagh va peroz bashe manam sare namazat doa kon chon ke keyle mohtaje doaam m.l japan

عمو رضا جمعه 16 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:53 ق.ظ http://amooreza.blogsky.com

روزگاری بود که ماه رمضان لا اقل حسی در من بر می‌انگیخت. اما حالا دیگر فقط عصبی‌ام می کند به خاطر گرسنگی اجباری که باید به خاطر ممنوعیت خوردن در بیرون خانه تحمل کنم.

بهروز وثوق جمعه 16 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:36 ق.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
فقد می گم الهی عامین{بخاطر دعای آخرت}
خیلی زیبا نوشته بودی

گندم زار جمعه 16 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:42 ب.ظ http://gandomzar.blogsky.com

سلام ... چه طوری؟
خیلی قشنگ بود نوشتت کلی آدم رو تو فکر میبرهD: کاش آدم در بیایم از این ماه یا این سال یا این عمر یا دنیا ...
خوش باشی همیشه

مهر تو جمعه 16 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:39 ب.ظ http://mehreto.blogsky.com

سلام بر یاس سفید
این زمزمه های عاشقانه با خدا دل ما بیچاره هارو چقد گرم میکنه...وزیباست لحظه های با خدا بودن.

مسعود شنبه 17 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:02 ق.ظ

دل میرود زدستم....
خدایا به ما هم نگاه کن

عماد پرسپولیسی شنبه 17 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:16 ب.ظ http://emadd.blogsky.com

سلام ... آره خدا رو شکر ... بنا به هزار دلیل ...

پرژک شنبه 17 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:05 ب.ظ http://www.parjak.blogsky.com

یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد....یاس در هر جا نوید آشتیست

حالا که دلت پر از خوبیه وقتی دلت پیش خداست ما رو هم یاد کن

آرزووووووووووووووووووووو شنبه 17 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:24 ب.ظ

یاسی جئنم مارم دعا کن دوست دارمیا تند تند مطلب بده

من سهرابم شنبه 17 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 ب.ظ

اینجا چه قدر باحاله
من کلی حال کردم.
چشم پرستو خانم نمازمم میخونم.از امشب بابا ایولا

آرامش یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:29 ب.ظ http://calm.blogsky.com

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد