شاید یه بیمعرفت...

به نام پروردگار
که اگر عاشق نبود عشق نیز معنی نداشت
چراکه (او) خود ذات مقدس عشق است و بس.*
« معرفت بار گرانیست به هر کس ندهند
                                 پر طاووس قشنگ است به هر کس ندهند»
ننندوستان عزیزم سلام
میدونم که خیلی وقته بهتون سر نزدم..شاید از روز تولدم!..نمیدونم ایندفعه چطوری
خودم رو معرفی کنم؟؟!!..بگم بازم اومدم؟..منم پرستو؟..یاس سفیدم؟..یه دوست
قدیمی ام؟..یه بلاگ اسکاییم؟..یه دختر ایرونیم؟..یه نویسنده گمنامم؟..شایدم یه
بیمعرفتم؟..بستگی داره هر کدومتون چه طوری من رو معنا کنید.
در هر حال بازم برگشتم..مثل یه
*..نامه ای که باید بازش کنید حتی اگه از طرف
یه دوست فراموش شده باشه.از تمام اونایی که تو مدت نبودنم یادم بودن ممنونم.
                        « از دل نرود هر آنکه از دیده رود » 
در هر حال بازم برگشتم و بر مبنای قولی که به یه دوست قدیمی دادم..نمیذارم تا
دروازه های سرزمینم بسته بمونه..چراکه سرزمین یاسها شاهد خیلی چیزا بوده.
شاهد به اوج رسیدنهاو شکسته شدنها..غمهاو لبخندها..انسانیتهاو دروغها..پاکیها
و سیاهیها..خاطره هاو عشقها و خیلی چیزای دیگه...
نمیدونم شما نسبت به بلاگتون چه حسی دارید؟ اما من عاشقشم..از روزی که بهم
هدیه دادنش..انگار یه دنیای دیگه بود که برام داشت شکل میگرفت..دنیایی که از دریچه
همین بلاگ باهاش آشنا شدم..با زندگی و آدمای جور واجورش.با شماها که حالا تک
تکتون رو یه عالمه دوست دارم..چون میدونید معرفت جیه؟عشق چه رنگیه؟تنهایی کیه؟
بازگشتم...
بازگشتی دوباره از اوج باهم بودنها...
خیلی طول کشید..اما زمانش رسیده..وقتشه دوباره لباس یاسها رو به تن کنم.
و بشم همونی که بودم..همینی که هستم..خود بودن زیباست 
اگر چه بیپرواست.
ـــ منتظر مطلبام باشید..تا جایی که بتونم به همتون سر میزنم...التماس دعا دارم.