حرکت ...

* بهترین زندگی از آن کسی است  *

که کس دیگری به خاطر او خوش زندگی کند

امام رضا (ع )

حرفی از ناگفته ها :

نگاهی بهم کرد و گفت: نمیدونم چرا نمیرسم؟!

بهش لبخد زدم و گفتم: به چی؟

ــ به آخر راه. نگرانم خیلی نگرانم ...

ــ نگران؟ نگران چی؟

ــ نگران رسیدن! فکر کنم دیگه هیچ وقت نمیرسم.

ــ فراموش کردی؟

ــ چی رو؟

ــ مهمترین چیز رو.

ــ اون چیه که فکر میکنی فراموشش کردم؟

ــ حرکت کردن! تو هنوز حرکت نکردی پس چطور نگران رسیدن و نرسیدنی؟

به چشمام خیزه شد و آروم زمزمه کرد:

ــ حق با توست. گاهی اوقات اونقدر نگران رسیدنم که مهمترین چیز رو یادم میره.

یادم میره باید حرکت کنم تا برسم ... حرکت!

دستش رو تو دستم فشردم و گفتم: به آسمون نگاه کن. چی میبینی؟

گفت: یه ماه و یه عالمه ستاره.

بهش گفتم: ماه رو نشونه بگیر.

با تردید نگام کرد.

دستش رو محکم تو دستم گرفتم و گفتم:

ــ نترس .. ماه رو نشونه بگیر. اگه به اون نزدی حتما یکی از ستاره هارو که میزنی.نه؟

خندید ... و منم خندیدم.

کوله پشتیش رو برداشت و یه قدم برداشت.

گفتم: کجا؟

گفت: میرم تا ستاره شکار کنم...

و رفت !!!

و باز من موندم و من.

و وقتی به این فکر کردم که بالاخره یکی از ستاره های آسمون مال اون میشه

صورتم غرق لبخند شد و زندگی.

شاید یه روزی همین آدم برام یه ستاره بیاره .

آخه میدونی دنیا خیلی کوچیکه.

«« من میدانم که اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه نباشد »»

صدای آب هیچگاه زیبا نیست