* من از تو مردم ... اما تو زندگانی من بودی *
تو با من میرفتی
تو در من میخواندی
وقتی که
من خیابانها را بی هیچ مقصدی میپیمودم
تو با
من میرفتی
تو در
من میخواندی
تو از میان نارون ها گنجشکهای عاشق را
به صبح پنجره دعوت میکردی
وقتی که شب مکرر میشد وقتی که شب تمام نمیشد
تو با چراغهایت می آمدی به کوچه ما
تو با چراغهایت می آمدی
وقتی که بچه ها میرفتند و خوشه های اقاقی میخوابیدند
تو با چراغهایت می آمدی...
تو دستهایت را می بخشیدی
تو چشمهایت را می بخشیدی
تو مهربانیت را میبخشیدی
تو زندگانیت را می بخشیدی
تو گوش میدادی اما
مرا نمیدیدی لاله ها را میچیدی!
من از
تو مردم در
تو با
تو همراهه
تو در چشمان
تووحال سالیانی ست که زنده
ام اما تنها در قلب
تو
و نخواهم مرد چرا که مدتهاست که مرده
ام در
توو این مردن خود نوعی زندگی ست از جنس عشق در
ما .
*در یکدگر غرق شوید اما فنا هرگز ... دوستدارتان یاس سفید
*

موفق باشی.
مثل همیشه عالی بود.
من
تو
ما
سلام عزیز
سام علیک
ما هر چی پی ام میدیم جواب نمیدی آبجی خانم
ما هم به کل هلاک شدیم.
هنوزم تو نتیم و هی اینجا پلاس.
مطلبات یکه یکه....................ناز انگشتت.
از شوخی گذشته:سلام پرستو.یاس سفیده قشنگی داری.
مثه خودته.آر.مه.مغروره.متینه.و تو پر آدم میزنه.
در هر حال خوشال شدم اومدم.از این محل تا اون محلم بگردم
مثه اینجا پیدا نمیکنم.
برات آرزوی موفقیت میکنم.هم تو هم اون کسی که براش مینویسی.ما که بخیل نیستیم.خوشا به سعادتش که با تو دمخوره.قربون آبجی........آق نیما.
سلام بانوی یاسها.
خوبی؟
تو دستهایت را می بخشیدی تو چشمهایت را می بخشیدی
تو مهربانیت را میبخشیدی تو زندگانیت را می بخشیدی
مثل همیشه پر معنا.
سلیقه انتخاب عکست هم که محشره
ما که در عشق غرقیم .
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگوی.
شاد و پاینده و جاوید بمان
سلام یاس خانمی
قشنگ بود
کاش میشد از تو یه بت ساخت
جون حرفات مهربونه
سلام خانم شما چقدر رنگی هستین آدم روحش شاد میشه
راستی مردن در تو عین زندگیه آخرشه کاش آدو در او بمیره
مرسی که سر زدی
سخت است که بدانی
عشقت عاقبت هوس خواهد شد
ومن از آن روز میترسم
که دستان تورا
نه در دستانم ببینم
و نگاه تو را
نه در چشمانم
آه سخت است
سخت است
سخت
ومن آن روز که عشق تورا در سینه ام یافتم
ودست تو را در دستانم
ونگاه تو را در چشمانم
دانستم که تو مرد عشقی
ونگاه مرا فقط در چشمانت خواهی
واینک همه ی آنچه از تو می خواهم همان است
که دستانت در دستانم
و نگاهت در چشمانم بماند
بگذار باور کنم عشق ما سبز است
سلام
ار اینکه وبلاگ منو منور کردی و باعث آشنایی من و وبلاگ زیبای خودت شدی ممنون
خوشحال میشم اگه با شما تبادل لینک کنم
موفق باشی
سلام
عالی! معرکه! حالم خوب نیست. بیشتر از این چیزی به ذهنم نمیرسه برات بنویسم.
پیروز باشی.
سلام یاس خانومی
من از تو مردم در تو با تو همراهه تو در چشمان تو
و چشمانت به من آموخت که زیستن در تو همان مردن برای زندگی ست ! ...
جبران خلیل جبران میگه :
دلهایتان را به هم بسپارید اما به اسارت یکدیگر ندهید . زیرا تنها دست زندگی ست که می تواند دلهای شما را در خود نگه دارد .
مثل همیشه زیبا و دلنشین بود - عین ِ یه پرستوی مهربون و پاک -
شاد و پیروز باشی .
سلام!
رفت و آمد !
گذشتن و ماندن!
مدن و زنده ماندن!
جالب بود!
موفق باشی
صدر
سلام پرستو (:
... جمله آخرت محشر بود ... !
بعضی ها فرق این دو تا رو نمیشناسن ...
جنس غرق شدن از جنس فنا جداست ...
بعضی ها بدون اینکه بدونن ، دارن فنا میشن ... در صورتی که نقش غرق شدن رو بازی میکنن ... فقط نقش ... !!!
موفق باشی پرستو جان
امین
پرستو جان سلام...از آشنایی ات خوشحالم...و اینکه خیلی قشنگ می نویسی.یا حق.
سلام خواهر دوست داشتنی گل خودم
قربونت برم آخه تو چقدر با احساسی خدایی نوشته هی تو همیشه دل پر آشوب منو آتیش میزنه این مطلب جدیدمو برای.................................
سلام یاس خانم
ممنون که اومدی دیدنم
خیلی وبلاگ باحالی داری
موفق باشی
سلام وبلاگ قشنگی داری یاس خانم از اینکه سر زدی متشکرم بازم سر بزن خدا حافظ
ای دل نگفتمت مرو ره عاشقی ؟
رفتی ؟ بسوز که این همه آتش سزای توست ...
سلام بر بانوی یاسهای سپید
اول : ممنون از لطفت
همون آرزویی که برام کردی بهترین کمکه برام
اول و نیم !! : این حقیر که قادر به نظر دادن در مورد شعر نیستم پس سعی می کنم در مورد کامنتی که برام گذاشتی نظر بدم !! ( ولی تو پرانتز بگم یاد مهرپویا افتادم اونجا که می گه : من که در تو زندگانی یافتم ... من که آرامم ... )
دوم : می بینم که این حقیرو بهتر از خودم شناختی
آره واقعا زدی تو هدف
سوم : ببخشیدا ... ولی اگه یه هو متوجه بشیم که خودش نیست چی ؟؟؟!!!
چهارم : باید قول بدی که تاب بازی و اسکیتو اول بهم یاد یدی بعد بریم تو فضا بادکنک بازی !!
اما رنگ بادکنک من ؛ نارنجی رو خیلی خیلی دوست دارم همین طور بنفش و قرمز و آبی و سبز و زرد ... ولی به شرطی که شفاف باشه ... بشه توشو دید و حتی اونورشو
پنجم : نه ... اونی که جلوی کولرگازی داشت گریه می کرد ...
ششم ؛ خوب ؛ بعضیا می گن فال حافظ مثل قرآن می مونه ...
هفتم و ادامه شیشم : یه سر بیا اون طرفا ... دسته چک یادت نره ...
هشتم : عینک ؟؟؟!!!
چه طور فهمیدی ؟
آخه من پای کامپیوتر معمولا عینک نمی زنم
برای مطالعه و فواصل نزدیک نیازی ندارم
نهم : مطمئن باش که از خوندن نوشته های باارزشت سرم گیج نمی ره
دهم : ببخشید که دیر اومدم خدمتتون تشریف بیارین توضیح دادم ...
آرزو مند به اوج رسیدن آرزوهات !
بازم سلام
اون سوتیه بالایی رو من داده بودم ...
سربلند باشی
سلامی به سالار یاسهای سفید
سلامی به عا شق سرای نوید
سلامی که از رنگ و بو عاری است
سلامی به تو شاخ و برگ امید
مطالب زیبای تورا خواندم .وبسیار خوشحال شدم که تورا اینچنین شاد،سرزنده و عاشق یافتم.امیدوارم که همیشه این حالات را با خود داشته باشی.
برایت آرزوی موفقیت دارم.
به امید دیدار
ا.م.متین
سلام خوبی متن قشنگی بود منم دوست دارم . آپدیت قشنگی بود مخصوصا عکس خیلی زیباش کرده . راستی ویدا امروز آپدیت می کنه بد نیست یه سر بی یای مرسی
دورود بر شما دوست گرامی از وبلاگتون خوشم اومد
وبلاگ من وبلاگیه با قسمت های مختلف و
خوشحال میشم اگه با هم تبادل لینک داشته باشیم
و با هم بیشتر در تماس باشیم،ارادتمند شما،آرش
http://lonely-tree.blogspot.com
yahoo id: arash_javadian2000
ایمیل:
arash_moody@yahoo.com
اگر اقدامی کردی من را از طریق ایمیل یا راه دیگری مطلع کن
خوشحال میشم اگر از وبلاگ من دیدن کنی و شما را در لیست دوستان خودم داشته باشم
http://lonely-tree.blogspot.com
چشم تو وقت سحر محراب من**
در شب دلگیر عمر مهتاب من**
دیدنت حتی به خواب یک آرزوست**
کی روی در خاطر و در خواب من**
شاد باشی عزیزم قاصدک.
سلام...خوبـــــــــــــــــــی؟؟؟؟
خیلی شعرت قشنگ بود و با احساس
کلا وبلاگت قشنگ بود
موفق و جاری و عاشق باشی
یه دنیا ممنونم از اینکه سر زدی. و یه دنیا ممنونم که نمیخوای ببینی دل من و گل یاس گرفته. همه این دلتنگی ها یه روز تموم میشن. میدونم. اما یک کمی بیشتر از اونی که لازمه خسته هستم. بازم ممنونم ....موفق باشی...
سلام.
عالی بود .
راستی عکسها چی شد ؟؟
در ضمن آپدیت کردم.
موفق باشید .
تا بعد
سلام بر تو ای پاکترین
براستی که زیبا مینویسی
شاد باشی
یادم میمونه
یه سری بزن!
سلام
من آن مسیحم که خاطر یار و مجموع عزیز دارم
لیک از همنیشینی دولت و دولتیان گریز دارم !
عشق را به دوش گرفته ام و رفته ام روی صندلی که شاید برسد به حریم خود !!!
همین پایین مایینا مرا بس که برای بوسش (!) بالا عذر و چیز دارم
!!!! ( قافیه تنگ اومد دیگه ... ببخشید )
*************************************
اول از همه (؟!) باید بهت بگم که بابا این هزاران سبد و عطر اقاقی رو کجا جا بده این حقیر بی خانمان !! ... دشمنت شرمنده ... راست می گی هیچ فرقی نمی کنه ... اول و آخر نداره که ...
***ممنون از لطفت***
آره می شه با هر چیزی که به نظرمون ناخوشایند می رسه برخوردی خوشایند داشت
از موعظه تون مشعوف شدم و چشام باز شد حالا باید دعا کنم بقیشم سفید شه ... خیلی جالبه ***بازم ممنون***
*************************
در مورد اون پستم بگم که چیز گزافی ننوشتم
فقط نظر عادی خودم بود
دوست دارم توی اون چک با دست خط خودت بنویسی
فقطم دو کلمه :
آرزوی سربلندی
************************
اول ) بر شکاکش ...
دوم ) از بابت کیکتم ممنون ولی هندونه هه حسابی له و لوردش کرده بود
سوم ) می دونستم که هوشت زیاده و خوب شناختیم
اما بهت بگم ( همون طور که قبلا هم طور دیگه ای گفتم ) اونی که سفارششو کردی بهم ، با تموم دنیا عوضش نمی کنم که هیچ که حتی با بهشت خدا هم عوضش نمی کنم ... خیالت راحت
چهارم ) قضیه ی مورچه قضیه ی ارتشا نبود ... مورچه ی بیچاره ای که ندیده لگدش کردم تو لحظه های آخر عمرش وصیت کرده بود که یه مطلب اختصاصی براش بنویسم تا ازم بگذره !!!
در مورد اون پیشنهادتم که فقط می تونم بگم نیکی و پرسش ؟؟!!
پنجم ) خدا بگم این فرهنگ پارسی رو چیکارش کنه با خوندن اسم لبو آدم یاد چه شعرایی که نمیفته !!!
در مورد قرآن واقعا خبر خوبی بهم دادی
اما در این مورد یه چی دوست دارم بت بگم :
یه دبیر ادبیات داشتیم که مرد با ایمانی بود
او همیشه ابراز حسرت و تاسف می کرد که چرا شاعری به توانایی فردوسی سعی نکرده قرآنو به شعر پارسی بدل کنه
عقیده داشت که فردوسی توان این کارو داشته
منم عقیده دارم که یاس بانوی سفید پوش مغرور سرزمین خوبیها هم چنین توانیو داره
پس منتظر می مونم که پس از یه سال سی دیگه اثر پرستوی ایرونی رو بخونم
هفتم ) البته اون لینکه در مورد خدا نبودا در باره خلیج فارس بود
ولی خدمتت عرض کنم که مگه می شه خدا رو حس نکرد ... تو هم دعا کن
هشتم ) گفتی این دفعه هیچی نمی گی ولی بعدش گفتی هیچی !! یعنی هیچی ، هیچی نیست ؟
نهم ) با این حساب آسمون من عسلیه
من و فرمانروا چه قدر تفاهم داشتیم و خودمون نمی دونستیم
هر دو مو سفید
هر دو چشم میشی
دهم ) اصلاحش کردم !!!
یازدهم ) ببین
وقتی می گم باهوشی واسه این چیزاسا ... تا تهشو خوندی
اما در مورد دات کام بذار از شرکت بیرونم کنن که وقت زیاد بیارم و یه خورده هم بیشتر تو وبلاگ عادیم ارتشا کنم تا پولشو جور کنم بعدش شاید بشه ...
بازم ممنونم
بازم ممنونم
بازم ...
سربلند بمونی و ایرونی
بازم سلام
اینا رو یادم رفت :
۱) نه اصلا سرم گیج نرفت
۲) بهونه نمیارم ولی واقعا نیازی نمی بینم که عکسمو تو وبلاگم بذارم
البته اگه یه روزی یه وبلاگ درست کردم به عنوان کلبه ی وحشت یا تونل مرگ یا یه همچی اسمایی شاید عکسم به درد اونجا بخوره !!!
اما پرستوی سبکبال به نظر من اصلا نیازی نیست که ما چهره ی همو بشناسیم ( منظورم از ما ، همه ی دوستامونه ) همین که با افکار و احساس هم آشنا می شیم کافی نیست ؟
البته از اینم می ترسم که اگه عکسمو بذارم و یکی در حال قاچ کردن ترنج به اون نگاه کنه تاریخ تکرار بشه و کار دست خودش بده ...
سربلند بمونی و ایرونی
سلام
مطلب زیبایی بود.
راستی خوشحالم که دوباره می نویسی.
موفق باشید.
خوشگل مینویسی یاسی خانم
واااااااااااااای بوی یاست مستم میکنه
من با تو چنانم ای نگار ختنی ... کاندر غلطم که من توام یا تو منی !!
سلام
شعر واقعا زیبایی بود امیدوارم بازهم از این گونه اشعار در وبلاگ بزاری
موفق باشی
یا حق
یاس خانم سلام من قبلا خیلی میومدم پیشت متشکرم اومدی اینجا هم همیشه قشنگ بود و هست راستش تو رو زودتر از ریرا میشناختم
سلام...ممنونم ...لطف داری..عزیزم...موفق باشی.یا حق.
زیباترین وبلگها همیشخ تو دل برو هستند.
زیبایی.
سلام ممنونم که بهم سر زدی ..ممنونم چشماتون زیبا میبینه