* تو رفتی و آویشن و گنجشک و درخت....من ماندم و تنهایی و یک دنیا حرف *

« ای که تویی همه کسم.. بی تو میگیره نفسم اگه تورو داشته باشم به هرچی میخوام میرسم »
تمام خستگیم ریخت روی شانه های شب وقتی که تمامی چهره ات را زیر نور کمرنگ ماه دیدم. ستاره ها درآسمان بودند و چنارهای دوستداشتنیت در حاشیه کوچه مان !
سوگند به همان بادی که وزید و سرما را بر تنت نهاد تمامی انتظارم خندید وقتی که آمدی...وسرزده هم آمدی! نمیدانستم که وقتی در دل یادت کنم لحظه ای دگر در نگاهم نقش خواهی بست.
شوق دیدارت مهلت نداد تا در آینه بنگرم خود را...در تمامی این روزها آیا میدانستی شبی رسد که خانه ام را پیدا کنی از میان هزاران کوچه تودرتو؟
در آن لحظه همه دنیا را هم نمیدادم وقتی که گلهای داوودی را با هزاران عشق به سویم دراز کردی.گلها تا بدان لحظه نام من را از برگها میپرسیدند و برگهای گمگشته در لابلای شاخه ها در پی شنیدن صدای قلبت..تا بدانند نام که را میخوانی در بیصبری دیدارش؟
دیگر آن کوچه برایم یک راه آسفالتی ساده نیست..دیگر این خانه بوی خاطره میدهد...حتی همان پله های سنگی و سرد و شاید امشب برای اولین بار یک آسانسور را هم به دنیای احساسم راه دادم..
چرا که شاهد تو بود و شاهد من..ما !
چرا که مرا به تو رساند..چرا که تنها در زاویه نور او بود که چشمان خسته ات را دگر بار دیدم. تو ندانستی اما من تمامی بودنت را به تصویر کشیدم.به گلها آب دادم و گلدان کریستالی قدیمی را درست کنار تختخوابم نشاندم..دقیقه ها نشسته در مقابلش بدان نگریستم.من این گلها را هم دوست دارم اما تو را بیشتر دوست میدارم..
مهربان آمدنت را..
خستگیت را..
بازوان سردت را و حتی تمامی گل خریدنت را.
دیگر تاب نمی آورم خانه را..
دلم برایت هزاران بار از آن لحظه تنگ شده.چه زود آمدی و چه زود رفتی. اما بمان تا این آمدن و رفتنها هم زیبا شوند با حضور یک عشق.هم درخت هم پرنده هم کوچه ای را که بر آن گام نهادی همه را دوست دارم..
حتی تمامی اضطرابت را برای دیدن مادر.
ممنونم...روزم را زیبا کردی.
امشب در این اتاق شاهد و شریک تنهای من همین گلهای داوودیند.بدانها مینگرم و لبخند بر صورتم نقش میبندد.چرا که زیباست که به یاد من بودی در میان تمامی فشارهای یک زندگی.
اما چه حیف که تو نیستی.
آیا اگر باشی هم برایم باز گل میاوری؟
تک تک این شاخه ها به من اخم کرده اند چرا که شکایتمندند از اینکه تو را دیدم و دیدم و دیدم و بعد از رفتنت بدانها نگریستم.خوب چه میشود کرد دلم برایت تنگ شده بود و امروز هم شنبه بود.چه خوب کردی که آمدی.آنقدر به گلها نگاه کرده ام که مادر با خنده میگوید:تمام شدند. اما او این را نمیداند که من در آنها چیز دگری میبینم و تو را.
«« تقدیم به تنها کسی که هر چه باشد باز هم برایم همان هست که بود...دوستت دارم و ..........»
سلام پرستو واقعا نوشته هات قشنگ است
موفق باشی به وبلاگ من هم سر بزن
بای
سلام بانوی یاس ها...
حس خوبی داری .
خوش به حال تو و.......
چه داستان باحالی بود.حال کردم.بابا همه بخونید..زیاده اما خیلی خوشگله.خوشــــــــــــــــــــــــــــــــگل و با حال.من میرم دوباره بخونم.
شاد باشی یاسی خانم.
بابا ایولا.
چه داستان قشنگی.
خوشگله؟حالا این واقعیته یا داستان.هرچیه کلی حال کردم.
سلام بهبه چه خبره اینجا میدونم عزیزم دوسم داری قابلی نداشت...........فدات مثل جیگر مینویسی میدونستی.
سلام
چه روز قشنگی .
چه شب خاطره انگیزی .
پس از گذشت روزگار جدایی یاد آوری خاطره این چنین شبهایی واقعا لذت بخشه .
یه عمر با چنین خاطراتی باید سر کنی ...
قدر حال و روزتو بدون .
سربلند بمونی و ایرونی .
سلام.
مرسی که پیش ما اومدی
خیلی قشنگ بود
بابا نمیگی این عکسها رو میذاری اینجا شاید بغل ما یه بچه نشسته باشه!!!D:
بازم پیش ما بیا
مرسی
با سلام و عرض خسته نباشید
...
هر چند که در شک شما نیز یقینی ست
من مانده ام این دین که شماراست چه دینی ست!
...
سلام. واقعا شرمنده ام. چند وقته هر کاری میکنم نمیتونم وبلاگم رو تازه کنم. میخواستم لینکتون رو بذارم اما همش ...خلاصه ببخشید. حسابی اعصابم رو خورد کرده.
این دوستت راست میگه بابا.این عکسا رو میزاری آدم دلش وول وول میخوره.دمت گرم یاسی..درسته زدی تیریپ لاو اما
یه حالی میدی.از وبلاگای غمگین و غرق تو غم بدم میاد.اینجا روحیه میگیرم.عکسات که خیلی توپن.فکر کنم به همه یه حالی میده.
خواست ماچت کنه یواشا...یاس ظریفه.(من رو نزنی ساشا خان...برادری این حرف زدم.مواظب یا خانمت باش.)
خوش باشی.
سلام
خیلی زیبا بود
ای الو یو
سلام دوست عزیزم
وای چه شب خوشگلی داشتی.بگو زنگ زدم کوکت کوک بود.بهتری راستی؟این برنامه هات بهم خورده نه؟کلاسات رو کنسل کردی چرا؟اشکال نداره.باحال بود.تا بعد.
این عکسای گلای داوودی خوشگلن.
بازم سلام
ببخشید که من این جوری پشت درخت قایم شدم و می نویسم ...
آخه با این کامنتی که برام گذاشتی لنگم افتاده !!! و باید برم پیداش کنم و برگردم !!!!!!!
در ضمن کرک و پر هیچی ، مژه و ابرو هم برام نمونده ...
فقط از همه ی دوستان پرستوی یاسدل دعوت می کنم که اگه مطلب منو دوست ندارن بخونن حتما بیان و کامنت اونو بخونن . وگرنه ضرر می کنن .
برمی گردم .
سربلند بمونی و ایرونی .
سلام...فکر کنم شما اومدی به وبلاگ من و نظر گذاشتی....تشکر میکنم.....
یاس عزیز سلام
خیلیییی خوشگل مینویسید...دستتون درد نکنه...
ممنونم که به منم سر زدید...از پیغام محبت امیزتون هم سپاسگزارم...بازم از این کارا بکنید...
شاد باشید...
سلام خانوم
ببخشید.چند وقته نمیتونم درست و حسابی به دوستان سر بزنم.
متنت مثل همیشه قشنگ بود و لبریز از احساسات.
سلام .قالب جدید قشنگه . خیلی وقته اینجا نیومده بودم .
سلام یاسی جون
مثل همیشه بی نظیر بود .
از اظهار لطفتون ممنونم؛ ولی نوشتههای شما واقعا قشنگ است... لذت بردم/ پاینده باشی.
سلام
وای!!!!!!!!!!!!!
اینجا چقدر عاشقانه شده. چه خبره!!!!!!!!!
به خاطر لینک ممنون. فکر نمی کنی اگر لوگو من رو در وبلاگت قرار می دادی بهتر بود؟
موفق باشید.
اونقدر زیبا و بی غل و غش نوشتی که رد چونم هنوز روی دستم مونده ...
بهت تبریک می گم . از صمیم قلب بهت تبریک می گم به این حس قشنگت . واسم کاملا قابل درکه
انتخابت انتخاب به جایی بود :
*ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم *
امیدوارم که کوچه های خاطراتت همیشه بوی بارون بدن
بنام خدایم
درود به تو پرستو جان.
نمی دونم چرا دیگه نمی یای پیشم.همیشه خوشحالم که می تونم بیام اینجا و نوشته هاتو بخونم.ارزوم برات شادکامی و بهروزی.دوست خوبم بدرود
ببخش که کم بهت سرمیزنم ، انقدر همه کارها پیچیده و درهم شده که حتی نمیفهمم روزها چطور میگذره ... ولی چشم ، از این به بعد سعی میکنم بیشتر به دیدنت بیام .
سلام صابخونه خان
Azerbaijan's President, Heydar Aliyev foot shod Azerbaijan's President, Heydar Aliyev foot shod Azerbaijan's President, Heydar Aliyev foot shod
سلام پیتر پن؟
چطوری شاهزاده ی قصه ها؟
اگه گفتی کیم.حالا حالا ها نمیفهمی.چه خوب مینویسی.مثل خودت انده تیریپه.داستانت عالی بود.فکر کنم واقهیت بود.هرچی بود ...عالی بود.من هم به تو حسودیم شد و هم بیشتر به اون.
خوش باشی.
وووووووووووووووووووووووووووااااااااااااااااااااااااای ی ی ی
بابا تو دیگه کی هستی؟
چه ناز نوشتی..من الان گل میگیرم براش میرم آشتی.
همیشه به آدم یه حس خوب میده نوشته هات.
تا بعد..................
تــــــــــــــــــــوپه تـــــــــــــــــــــــــــوپ.
من نمیدونم چی بگم دیگه.
وقتی نوشته هاتو می خونم انگار که خودمم که بعد از مدتها به حرف اومدم و دارم خودمو خالی میکنم.
پرستوی نازم قربون اون دل عاشقت بشم من
منم یه زمونی همین حالو داشتم و احساس زنده بودن
اما بدجوری کرک و پرم ریخت می ترسم از این حس
طاقت غصه هاشو ندارم
نمی دونم زنده ام نیستم
ولی هر موقع نوشته هات رو می خونم
بازم حس می کنم زنده ام
دوست دارم عزیزم.
کاش میشد بر لبانت توری افکنم تا خنده ات را صید کنم...من عاشق اون اهنگ هایده ام که یه تیکش رو نوشتی...
بانوی سرزمین سپیدی..مرسی از کامنت خوشگلت و این همه لطف و محبتت.غرق شدم توی سپیدی احساست.خیلی خوشگل نوشته بودی.خوش به حال اون گلا که این همه احساس توشون نقش بسته.
سلام نفس جیگر عشق فدات بشه ایشالا.
مهتاب پاییزی ــ شب های روشن
آره آره ....
بازم سلام صابخونه خان
خیلی زیبا و رمانتیک.
سپید سپید یاس من تموم احساس من ...
بابا من نمیدونم تو چه قدر میتونی اینقدر خوب بنویسی.
من دارم کم میارما.
خیلی خوب نوشتی.دلم واشد.دمت گرم دختر ایرونی.
دستت درد نکنه از همه چیز.
میدونی چیه تو یه جوره خاصی.نوشته هاتم یه جور خاصه.
من نمیدونم براستی چقدر میتونی مثبت نگر باشی.
امیدوارم که ضرر نکنی.من هروقت میام اینجا روحیه میگیرم.
من تو عشقم شکست خوردم.فکر میکنم تو هم خیلی بد ازش دیدی اما چون هنوز برات ارزش داره موندی و .........
خوش باشی خانم خانما.برا ما هم دعا کن یاس خانم.
معل.مه خیلی خوبی و خیلی هم طرفدار داری.بازم بتونم میام
قربونت......یه پسر ایرونی.اما دور از خاک وطن*
سلام خسته نباشید
ممنو ن از اینکه به وبلاگ من سر زدین
راستی یک مقاله جدید در مورد جنگ احتمالی ایران و آمریکا نوشتم بیا و بخون و نظرتو بگو
التماس دعا
سلام پرستوی عزیز..
تو خودت گلی.
ممنونم که بهم سر می زنی.
شاخه های زندگی ات همیشه پر از شکوفه باد.
در پناه حق
دیروز کجا میرفتی خانم خانما؟
فکر کردی رفتی از اون محل دیگه پیدات نمیکنم.تو خیابون دیدمت.دنبالت کردم(تعقیب)حالا خونتونم بلدم.
تو ممکنه من رو نخوای اما من .نمیگم بهت.
بازم یواشکی میام میبینمت.خوب دوست دارم تقصیر من نیست.مواظب خودت باش.
راستی مشکی بهت خیلی میاد.
خوبم مینویسی.خوش به حالش.گریم گرفت..............
ای کاش
اکنون در اغوشش ارمیده باشی...
و چه بسا
بوسه ای اینچنین...
............................
امان از دلدادگی! امان
سلام سلام ...
عالی تر ازعالی ... امیدوارم همیشه شاد و سرزنده و لاولی باشی
سلام پرستوی عزیز
از اینکه به من سر زدی سپاسگزارم و خوشحال شدم
وبلاگت خیلی با حال هست
موفق و موید باشی عزیزم
خوشحال میشم بازم بهم سر بزنی
قربانت سارا
یاسی خوشگله خودم سلام.تو چه من رو دعوام کنی چه نه..من فضولم و برات مینویسم.یه بار اسکی نیمدنت رو لو دادم کلی حالم رو گرفتی.اما عمرا بذارم این هفته در بری.
مرسی از بابت هدیه تولد.شرمندم کردی ولی خودمونیم سلیقت توپه توپه.من نمیدونم تو این جنسای مارک دارو هویجی رنگ رو از کجا گیر میاری؟خودتم نارنجی خیلی دوست داری.مگه نه؟من امروز دلم خیلی گرفته....تورو خدا بهم یه
زنگ بزن.من زنگ نمیزنم چون میدونم از دستم عصبانی هستی.خوب من چیکار کنم؟آخرشم خودم منت کشم میدونم
قول میدم دیگه اون کارم رو تکرار نکنم.باشه؟من رو ببخش.
باورت نمیشه انگار یه چیزی رو گم کردم.کجایی برام حرف بزنی و آرومم کنی.حالت چطوره؟خوبی؟بهتری؟خیلی دوست دارم.این نوشته هم عالی بود.تو خیلی خوبی و همه رو هم
خوب میبینی............................مرسی پرستو..مرسی
الان که دارم باهات حرف میزنم دارم برات نظر میدم.تلفن
همراهم که شمارت رو نشون داد کلی ذوق کردم.راست میگی چه خوبه آدم یاد کسی کنه و بعد....داری میگی:
ـــ «چه طوری نسی بلا.کلاغ سیاه؟»
ـــ « خوبم یاسی اخمالو.چی شد یاد ما کردی.کارم داری؟»
(( چه قده خرم....خوب منم مثل خودت غرور برداشته دیگه))
ـــ «کار؟مگه آگهی کار دادی همشهری؟من میگم دفعه بعد بده
جامجم!ارزونتره مردم بیشتر میخرن.یک خانم باکلاس آشنا به
امور آشپزخانه ای.از چایی ریختن تا روی میز مدیر عامل رو دستمال کشیدن.خودم استخدامت میکنم.غصه نخوریا.«
منم زدم زیر خنده.تو هم گفتی بهم کلاغم گه میخونده؟
وای مرسی.خوب میدونی چطوری حال و حوارو عوض کنی.
یه ساعت دیگه بهت زنگ میزنم منت کشی..............
یو هو/
خوب بود
اومدم به رسم دوستی سلامی عرض کنم به تو ای مهربان / استوار باش چون کوه عشاق /
سلام !
بسیار زیبا و دلنشین !
عالی و موزون !
راستی وکیل برا چی میخوای ؟
موفق باشی
صدر
من خود نیز روزگاری
بدین سان
غرقه گشتم....
از جنون حقیقت خویش
از اشتیاق خویش به روز
ملول روز ...نا خوش از نور...
فرو شدم به نشیب....به نشیب شامگاه...
به نشیب سایه ها...
سوخته و تشنه کام یکی حقیقت:
او دیگر هرگز برای من نخواهد خندید...
چقدر به تو حسودیم می شه...ای کاش می شد....
عاشق بامهربان دوست داشتنی...
عاشق باش همیشه دوست...همیشه همراه...
سلام پرستو جون، چند وقتی نتونستم بهت سر بزنم. شرمنده. بهت لینک هم میدم. لینک منو هم به این آدرس جدید درست کن. همیشه بهترین عکسها تو سایت تو پیدا میشه. عاشق باشی.