یکی شدن...

                        
نظرات 31 + ارسال نظر
ناز خانوم جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:02 ق.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

عکست نمی اد
اما کاش همه یکی میشدن...

امین جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:27 ق.ظ http://pilotkhaki.blogsky.com

عکس نمیاد ...

علیرضا*پسر سه بعدی* شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:34 ق.ظ http://3dboy.blogspot.com

سلام یاسی جون / من عکسو دیدم / ولی مثل اینکه یه خورده زود یکی شدن /

هیچکس ونفس شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:24 ق.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

یکی شدن ...

آرتا شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:50 ق.ظ http://darkness.blogsky.com

چه عکس جالبی!!!!

مهدی شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:11 ب.ظ http://tanhayiman.blogsky.com

اگر دست دهیم به دست هم ...... ایران را کنیم اباد

فرمانروای سرزمین خورشید شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:31 ب.ظ http://landofsun.blogsky.com

سلام بانوی یاس ها و پاکی ها.
امیدوارم که حالتون خوب باشه.مدتی نبودید و ما از مطالب فوق العادتون محروم.
عکس فوق العاده ولی بسیار پر معنا.
یکی شدن حسیست که انسان های والا به آن میرسند که مطمعنآ شما از آن دست هستید.
شاد و سر بلند و جاودان باشید.
ارادتمند شما... فرمانروا

مهدی شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:47 ب.ظ http://bun-bast.blogsky.com

سلام.
جالب بود اما چرا زرده تخم مرغ!
توی این عکس هیچ سرخی ای پیدا نمیشه چرا؟
مگه نمیگن که سرخی رنگ...
فعلا...

مسیح شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:04 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

خیلی جالب و هنرمندانه بود

ولی نمی دونم چرا دوتا قلب دیده می شن !!!

شاید موجودات عادی هنوز مفهوم یکی شدنو فرا نگرفته باشن

بله حتما همینه

چون هر جور که نگاه کنی حس می کنی این دوتا قلب زرد رنگ یکی هستن

...

سربلند بمونی و ایرونی

بهروز وثوق یکشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:12 ب.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
یکی شدن !!!!!!!!!
به من هم سر بزن اگه قابل دونستید راستی خواهرت چرا نمینویسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

صبا یکشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:26 ب.ظ http://sookot.blogsky.com

عکست خیلی قشنگ بود منو که فراموش نکردی؟؟

پریدخت یکشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:50 ب.ظ http://pary.blogsky.com

سلام یاس خانوم

وایییییییییی چه عکس خوشگل و پرمعنایی ...

شاد باشی .

بهنام هستم یک درمونده ی روزگار سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:34 ق.ظ http://www.patoghe-ma.blogsky.com

سلام از پاتوق مــــــــــــــــا مزاحم می شم

فقط خواستم بابت یک چیز تشکر کنم .

عمو رضا سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 08:43 ب.ظ http://amooreza.blogsky.com

مبارکه!

چشم تو چشم سه‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:49 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

عکسه خوکشل بيد

ثروت چهارشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:52 ب.ظ http://tejaratelectronic.persianblog.com

اگر مایلید یک سر به وبلاگ ما بزن
پولدارت میکنم تو سه سوت

امیر مسعود شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:03 ق.ظ http://amirmassoud.blogsky.com

بسیار زیاد عکس قشنگی بود صابخونه خان

آرتا یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:31 ق.ظ http://darkness.blogsky.com

پرستو جون ما رو فراموش کردی؟؟؟؟؟؟

مریم یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:56 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

خیلی عکس بانمکیه.میگم فرمانروا چه نظر با ادبی داده!!

ستاره سهیل دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:25 ق.ظ http://miladzeshte.blogsky.com

پرستو سلام
اسم خواهرمنم پرستوست و من خیلی دوسش دارم بیا خونه ما روضه

مینا سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:05 ب.ظ http://mina123.blogsky.com

پرستو جان سلام
خوبی؟عکس زیبایی بود...مرسی...خیلی وقته پیشم نیومدی...گفتم بیام حالتو بپرسم...ایشالا که خوب و سلامت باشی...
در پناه حق...

امین ابراهیمی چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:15 ق.ظ http://taaoj.blogspot.com

با مزه :)

پریا چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 06:41 ق.ظ http://pariya.blogsky.com

سلام پرستوی نازم
قربون سلیقه ماهت برم من خیلی عکس پر محتوائی گذاشتی من که کلی حال کردم
خانومی کم پیدا شدینا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

دیوانه پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:16 ق.ظ http://divane.blogsky.com

زیبا بود مثل همیشه .
و منحصر بفرد

عطر یاس پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:39 ق.ظ http://atreyasezamini.persianblog.com

سلام ... اینجا چه بوی غریبی می‌دهد ... ایام به کام

یاس جمعه 15 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:15 ق.ظ http://lovelyrose.blogsky.com

سلام
خیلی عالی بود
لذت بردم
به من سر بزن
.::موفق باشی::.

پیمان جمعه 15 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:43 ب.ظ http://peyman59.blogsky.com

سلام
کاشکی یکی شدن ها به همین راحتی بود.
موفق باشید.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:56 ق.ظ http://simi.blogsky.com

قشنگ بود...

غریبه یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:42 ب.ظ

حالا 16 سالم بود.توی کتاب خواندم :... جور دیگر باید دید..نگاه قشنگ کودکیم یادم افتاد/ اما دیگه دنیا به قشنگیه اون موقع نبود.شاید این نگاه من بود که عوض شده بود.خواستم اونو تغییر بدم....این بار نگاه پدربزرگم را دزدیدم و چه بزرگ بود دنیا...عظمت خدا را یافتم...عمق کهکشان را حس کردم....شقایق را دیدم...رنگ را شناختم.تازه فهمیدم زیبا یعنی چه و عشق به چه می گویند یا بهتر بگم عاشق کیست....ای کاش می شد همیشه با نگاه او می نگریستم .ولی افسوس که هیچگاه فرصت نشد از او بپرسم چطور زیبا نگریست...

نسترن شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:00 ب.ظ

سلام
نظر من از ائن
خئلئ مسبت هست

[ بدون نام ] جمعه 26 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:04 ق.ظ

سلام
تو فقط بگو که یادت نرفته برایم قلم مو بخری و یک دریا رنگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد