...............

دیگه نمینویسم. هرگز.دیگه نمینویسم.هرگز.دیگه نمینویسم. هرگز.دیگه نمینویسم. هرگز.دیگه نمینویسم. هرگز.دیگه نمینویسم. هرگز.دیگه نمینویسم. هرگز.دیگه نمینویسم. هرگز.
نظرات 20 + ارسال نظر
دیوانه چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:28 ق.ظ http://divane.blogsky.com

به هم این جدییت !

مجتبی چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:38 ق.ظ http://man-namanam.blogspot.com

یاس توتم من
من توتم یاس
عشق هم همدم ما
ناز هم همره ما
یاس در گلشن من
من در گلبن یاس
عشق هم همره ما

اگه ننویسی می خواهی چطور سفره دل بگذاری .هر چی غمه با نوشتن از بین میره . بنویس بنویس بنویس و بنویس
پیش من بیا

یه دوست چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:52 ق.ظ http://hala

بابا به حرف این گوش نکنید .این عشقش این یاس سفیده.
برید مطلب پایین رو بخونید که اگه نخونید از دستتون میره.زیاده اما حال میده.
تو اگه ننویسی خیلی از اونایی که مثل منن دوباره تو تاریکی میمونن.بنویس

مسیح چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 05:39 ق.ظ http://aaddee.blogsky.com/

سلام

فقط می تونم بگم متاسفم ...

ولی مطمئنم که سو تفاهمها پایدار نمی مونن ...

تازه پیدات کرده بودم .

اما من و مایی که متنهاتو می خونیم مهم نیستیم .

تو خودت بایدتشخیص بدی که چی مهمتره .

پایدار و موندگار و سربلند و ایرونی بمونی .


صدر چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:28 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
راستش خیلی نمی خوام تو کاراتون دخالت کنم اما چند تا حدسی که از این نوشته ات می زنم رو می نویسم . شاید عصبانی شدی و راستی راستی دیگه ننوشتی یا اینکه به همه خندیدی و نوشتی :
۱) یا سوزن قلمت گیر کرده رو کیبورد !
۲) یه اتفاقی افتاده که از زور عصبانیت دق و دلیت و سر یاس سفید خالی کردی!
۳) یا میخواهی دوستان رو تست کنی !
۴)یا میخواهی لرای چند وقت استراحت کنی و یا یا یا یا .....
در هر حال این کار رو نکن ! بده !
در هر صورت امیدوارم هر زمان و هر جا که هستی
موفق باشی
صدر

خسروپرویز چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:17 ق.ظ http://khosrowparviz.blogsky.com

درود بر شما!

آرام باشید که ما از نوشته‌های زیبایتان درس می‌گیریم و آرامش٬ پس ما را از این همه رحمت محروم نکنید...

و آرام باشید و اینچنین « هرگز » نگویید٬ که خشم از گامهای اهریمن است...

چشم به راه نوشته‌های زیبایتان خواهم بود٬

تو را من چشم در راهم شباهنگام٬
که می‌گیرند در شاخ تلاجن سایه‌ها رنگ سیاهی٬
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم٬
تو را من چشم در راهم...
شباهنگام در آندم٬
که بر جا خفتگان چون مردگانند٬
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام٬
گرم یاد آوری یا نه٬
من از یادت نمی‌کاهم٬
تورا من چشم در راهم...

شاد باشید و آرام باشید و او را یاد کنید که با یاد او آرام گیرد دلهای مومنانش... بدرود!

علی سیاه چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:27 ق.ظ http://alisiah.blogspot.com

چی شده ؟؟؟‌یعنی چی ؟ مگه دست خودته؟

انسان مه الود چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:18 ق.ظ http://ensan.blogsky.com

دلیلش هر چیزی باشه امیدوارم بازهم بنویسی.
خیلی زود!
پس چی شد؟

سینا چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:22 ب.ظ http://design.blogsky.com

سلام. هنوز نخوندمت ولی بنظر جالب میای.
موفق باشی ...

فرمانروای سرزمین خورشید چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:11 ب.ظ http://landofsun.blogsky.com

با همین دیده گان اشک آلود،
از همین روزن گشوده به دود،
به پرستو،به گل،به یاس درود
سلام دوست همیشه عزیزم.
اولآ که تو دیگه اینجا متعلق به خودت نیستی که دیگه ننویسی.
اینجا دلهایی میاد که معنی احساس رو با عمق وجودشون درک میکنن و چشم به راهه نوشتهای سرشار از احساست هستن.
ولی به استراحت نیاز داری.تا باز همه چیز رو جفتو جور کنی
خیلی ها چشم به راه مطالبت هستن پس استوار باش
همیشه بهاری باشی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:53 ق.ظ

بریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد مطلب قبلی رو بخونید
بنویس وگرنه ما میمیریم

محمد پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:58 ق.ظ

هولحق/..سلام .یاس سفید.منکه باور نمیکنم یعنی نمی خام که باورکنم......نمیدونم چی شده و چه اتفاقی افتاده ولی هر چی که باشه نباید به این راحتی قلمتو بزاری زمین چون این قلم فقط مال خودت نیست بلکه ماله تمامه دوستاته و همه ازاین قلم استفاده میبره .....تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن..به دمی.یا قدمی..یا قلمی یا بقول japoeya امنی ماکه نای ...کازئ نی مگه نای یعنی در برابر باران و توفان مقاومت مکنم تا به هدفم برسم pas بنا براین بنابراین هیج دلیلی برای خاموش بودن قلم شما وجود نداره ه ه منتظره مطالب جدیدت هستم البته بئداز چند روز استراحت خدا حافظ ..parastoo خانوم

آينه پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:30 ق.ظ http://farhad121.persianblog.com

آفتاب
اين زخم را به تفاخر سرود و رفت
اما
شمايل موزون نخلهای نيايش
در سوگ او فرسود
و نخلستان
در انتظار بخشش آن دو دست بزرگ
هنوز هم گريه می کند

گل یاس پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:38 ق.ظ http://gol-e-yaas.persianblog.com

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مسیح پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:57 ق.ظ http://aaddee.blogsky.com/

سلام

تموم مطالب خونده شدن ...

امیدوارم مشکل حل شده باشه .

به نظر نمی رسه مشکل حادی باشه .

سربلند بمونید.


مجید پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:44 ب.ظ http://all4love.persianblog.com

سلام. پرستو جان قبل از اینکه دیگه ننویسی لینک منو درست کن. من از madjid.blogsky.com رفتم به این آدرس جدید:
http://ALL4LOVE.persianblog.com

امین پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:08 ب.ظ http://pilotkhaki.blogsky.com

ااا بودین حالا ... ما تازه لینک دادیم بهتون

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:08 ب.ظ

سلام کیتا جون من برگشتم خونه تو جرا نیومدی

[ بدون نام ] جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:05 ق.ظ

manam oomadam azizakam
khooneam.beya too ashpaz khoone.daram enja khastege dar mekonam.
kita

یو هو جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:10 ق.ظ

خوش باشیا
دوست داریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد